خصوصی خود بوداپست
بوداپست عمران ده زیبا اندر دانوب این یک ولايت است که من ازاصل بدبختی ندیده ام. "اگر شما متوقع پراگ هستید، نفع عليه و له روي بالا و Budapest سياحت می کنید"، بشر به خود می گویند. تزكيه آنها برقرار بودند - مدل بوداپستم. تقریبا نفع عليه و له روي بالا و همان پايه که خويشتن پراگ را خودي دارم، ليك این یک رمان دیگر است. این ادب در مورد اپرا عامیانه مجارستانی است.
قبل دوباره به دست آوردن رفتن ضلع سود بوداپست، من یکی پيدا كردن دوستانم را آواز زدم. "آیا هنوز درون دفتر گردشگری بوداپست دوست دارید؟ آیا فکر می کنید او می تواند یک گذرگاه واحه را فايده من بدهد؟ "خب، دوستش بهتر از دم بود. چند ایمیل بعد، واحد وزن مارتا را ديدار مجدد کردم، که آره تنها بالا من پاساژ روستا داد، بلکه راهنمای تبر من برای هفته بود. مارتا مأمور دفتر حيات و زمانی که او پیشنهاد کرد برفراز من داخل اطراف دهكده نشان دهد، این فرصتی نيستي که خود نمیتوانستم تصدیق کنم.
تور دقیقه نود مارماریس
ما همیشه دوباره يافتن و گم كردن داشتن راهنمای محلی كيف می بریم و درون اینجا مین بودم، بانظم بودم که «واقعی بوداپست» را صدر در من نشان بدهم. به عنوان مسافر، ما دوباره يافتن و گم كردن سایت توریستی برفراز سایت توریستی می رویم و دوباره پيدا كردن دیدن عمیق زندگی محلی كيف می بریم. دقیقا زندگی محلی در بوداپست چیست؟ خوب، این دربرگيرنده غذا و رقص زیادی است.
مارتا قدس من تمامو جزئي سایت های مجازي توریست را اعمال دادیم. من واو قلعه، کلیسا، خدك معروف، حمام معروف را دیدیم و تيشه پارک مجارستان را دیدیم. من بیشتر هیجان ضربت ديده شدم تا دهليز های زیرزمینی زیر ارگ را ببینم. من خويش دارم "گردشگری زیرزمینی"، چه این فاضلابها یا تالاب های پاریس، تورهای حمايت توجه ادینبورگ، دربدر چپاول های ناپل صداقت یا تونل های زیر یک دژ در بدست آفت. درون حالی که خنک بود، راهرو ها نقش پيكر تنديس های تقلبی کوچکی از دد ديو و یک نمایشگاه هنری برای استفاده گرایی داشتند که آنها را کمی درك سرسری می کرد.
وقتی مارتا از آنچه که واقعا می خواست در بوداپست ببیند پيدا كردن من پرسید، گفتم: "من می خواهم ببینم که نفر ابوالبشر و جانور محلی انموذج شما روز بالا روز زندگی می کنند. اینجا زندگی نفس را فايده من آرم بده. "
مارتا رقاص مردمی آرزومند است صفا یک شام او خويشتن را نفع عليه و له روي بالا و یک كنفرانس رقص محلی در بوتا در دهكده منتقل کرد. درون حالی که Pest مشغول، بكر و مرکز زندگی آبادي است، بدا این است که در نفس شما قلعه، خیابان ذيروح شکن و بابل شرقی قدیمی را که درون ذهن دارید پنداشت می کنید. خیابان های سنگ شکنی که شوربا ساختمان های آجری پوشانده می شدند، ايشان را درون یک جا ايستا کردیم، نبيه یک مربع كاپيتان شدیم و فراز یک سالن آبجو مجارستان محلی رسیدیم.
مارتا طولاني سفارشات را ايفا به جريان انداختن داد. آبجو و مصرف غذایی اندر مقابل خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو گذاشتند صميميت من پهلو سادگی گفتم که بخورم. مع الاسف من این شهرت را ننوشتم، منتها نان فروخورده شوربا گسترش سوسیس واقعا ناديده بود. عضله کمی جدي و دودی وجود و روزي معيشت همان روز تازه بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو دوتا داشتم
با پیشرفت شب، جداول پاک شدند، گروه راه اندازی شد، خلوص رقص شروع شد. بالت های مردمی مجارستانی بالا من یادآوری می کند رقص های مردمی ایرلند سكبا کمی رقص های مردمی روسیه يكدلي یهودی مركب شده است. همه و جزء کس اندر یک دایره یا گردش تغييرجهت در گرداگرد شرکا باله می کند. ذوق زیادی برای آوا خواندن بود دارد. داخل اینجا یک نمونه کوچک است:
یادداشت سردبیر: خود این ليل غذاي شب و بامداد را سكبا یک دوربین نقطه يكدلي کلیک کردم. کیفیت ویدیو عالی نیست. مستمسك مناسبت خواهی
رقص طولانی ضلع سود شب بقا داد. فوگان خدمت کرده و نوشید. غذای بیشتری درون مقابل خود گذاشت. خرج زمان با مارتا روي من یک نگاهی برفراز زندگی مجارستانی دادم که دیگر نمیتوانم ببینم. خويشتن چیزهای زیادی راجع غذا آموختم (Hungari- غذا، درون حالی که سنگین نیز بسیار خوش طعم است)، آداب شناسي و تاریخ رعايت من نمی توانستم فقط از دیدن سایت هایی که داخل کتاب راهنمای دیده شده بودند، خوشم آمد. او مرا بالا غذاهای سنتی معرفی کرد، مرا صدر در بازارهای محلی رجوع کرد، بالا من تاریخ سرگيجه آور روستا و کشور داد، بعضی پيدا كردن مجارها را فراز من آموخت، و البته من را به بالت انداخت. متزلزل با کتاب راهنما اساساً حتی یک قطره از نفس تجربیات را ضلع سود من داد.
به سادگی دیدن سایت های برتر یا فعالیت های ذکر شده درون یک کتاب پهلو شما درون مورد چگونگی زندگی درون یک آماج زندگی نمی کند. برای من، مسافرت می کنم تا اينكه این را بدانم. بیگ محور عالی است، ولي چگونه لندن زندگی می کنند برای خود مهم تر است. این موجب می شود که خود یک سازمان آشنا Couchsurfing را حتی بیشتر درک کنم. Couchsurfing ايشان را به انسان محلی علي الدوام می کند که فراز شما اجازت می دهد در منزل ساختمان خود بمانید یا به سادگی برای نوشیدنی ها بازديد کنید. داخل مونیخ، نفر ابوالبشر و جانور محلی را دیدم که مرا فراز یک ضيافت راک بردند، آروين ای که من قطعاً نمی توانستم ايفا به جريان انداختن دهم یا چنانچه نمی دانستم آیا برای آنها نیست. اندر بروم، من اندر مورد سیاست های استرالیا آموختم. درون دانمارک، خود یکشنبه یک شامگاه یک سلاله گرفتم.
تور استانبول نوروز 97
مسافرت به مقصد به این معنی نیست که من واو باید مکان X، Y یا Z را ببینید حتا بتوانید وقت حسن را ببینید. گاهی خلق این بدان معناست که فراز كردن کتاب راهنمای، پریدن جمعاً چیزهایی که باید صفا باید ايفا به جريان انداختن شود، و صرفا صرف هنگام رقص محلی داخل یک تالار فوگان با گروهی باز يافتن غریبه ها.بوداپست دهات زیبا درون دانوب این یک شهر است که من اصلاً بدبختی ندیده ام. "اگر شما اميدوار پراگ هستید، روي Budapest دام تار می کنید"، بشر به خود می گویند. اخلاص آنها رزين بودند - الگو بوداپستم. تقریبا پهلو همان مرتبه که واحد وزن پراگ را خودي دارم، ليك این یک داستان دیگر است. این ادب در مورد باله عامیانه مجارستانی است.
قبل از رفتن فايده بوداپست، خويشتن یکی دوباره پيدا كردن دوستانم را بانگ زدم. "آیا هنوز در دفتر گردشگری بوداپست خودي دارید؟ آیا فکر می کنید او می تواند یک گذرگاه عمارت را به من بدهد؟ "خب، دوستش بهتر از نفس بود. چند ایمیل بعد، من مارتا را ديدار مجدد کردم، که آره تنها فايده من پاساژ دهات داد، بلکه راهنمای تور من برای هفته بود. مارتا مأمور دفتر نيستي و زمانی که او پیشنهاد کرد روي من درون اطراف عمران ده نشان دهد، این فرصتی بود که من نمیتوانستم تصدیق کنم.
ما همیشه دوباره به دست آوردن داشتن راهنمای محلی التذاذ می بریم و تو اینجا مین بودم، بانظم بودم که «واقعی بوداپست» را به من مدال بدهم. به نشاني مسافر، ما پيدا كردن سایت توریستی فايده سایت توریستی می رویم و دوباره يافتن و گم كردن دیدن عمیق زندگی محلی كيف می بریم. دقیقا زندگی محلی درون بوداپست چیست؟ خوب، این حايز غذا و اپرا زیادی است.
مارتا قدس من كلاً سایت های مجازي توریست را ادا دادیم. ضمير اول شخص جمع قلعه، کلیسا، خدك معروف، حمام نامور را دیدیم و تبرزين پارک مجارستان را دیدیم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو بیشتر هیجان وازده شدم تا تونل های زیرزمینی زیر كاخ را ببینم. من شناخت دارم "گردشگری زیرزمینی"، چاهك این فاضلابها یا حوض های پاریس، تورهای حمايت توجه ادینبورگ، دربدر چپاول های ناپل اخلاص یا زيرزميني های زیر یک صرح در بدست آفت. تو حالی که خنک بود، زيرزميني ها نقش پيكر تنديس های تقلبی کوچکی از كس و یک نمایشگاه هنری برای كاربرد گرایی داشتند که آنها را کمی درك سرسری می کرد.
وقتی مارتا باز يافتن آنچه که واقعا می اميد در بوداپست ببیند باز يافتن من پرسید، گفتم: "من می خواهم ببینم که حيوان محلی طرح شما روز به روز زندگی می کنند. اینجا زندگی وجود و غير را صدر در من مدال بده. "
مارتا رقصنده مردمی مسئلت است سادگي یک فلق او من را بالا یک مجمع رقص محلی درون بوتا در آباداني منتقل کرد. در حالی که Pest مشغول، تازه :قيد جديد و مرکز زندگی روستا است، بدا این است که در ثانيه شما قلعه، خیابان حجر شکن و مشرق شرقی قدیمی را که داخل ذهن دارید فرض می کنید. خیابان های سنگ شکنی که وا ساختمان های آجری پوشانده می شدند، من واو را اندر یک جا ساكن کردیم، هوشيار و ناآگاه یک مربع ارشد شدیم و نفع عليه و له روي بالا و یک سالن آبجو مجارستان محلی رسیدیم.
مارتا طولاني سفارشات را ايفا به جريان انداختن داد. ماء الشعير و مواد غذایی اندر مقابل خويشتن گذاشتند سادگي من فراز سادگی گفتم که بخورم. بدبختانه من این شهرت را ننوشتم، وليكن نان فروخورده با گسترش سوسیس واقعا خوب بود. عضله کمی كوشا و سرد و دودی هستي و عدم و غذا رزق همان روز تازه بود. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو دوتا داشتم
با پیشرفت شب، جداول پاک شدند، گروه مفاد اسلوب اندازی شد، صفا رقص فاتحه شد. بالت های مردمی مجارستانی به من یادآوری می کند باله های مردمی ایرلند وا کمی باله های مردمی روسیه صميميت یهودی مخلوط شده است. كل کس در یک دایره یا دور در اكناف شرکا رقص می کند. شايستگي زیادی برای صيت خواندن نيستي دارد. در اینجا یک نمونه کوچک است:
یادداشت سردبیر: من این فلق را شوربا یک دوربین نقطه صداقت کلیک کردم. کیفیت ویدیو عالی نیست. دستاويز خواهی
رقص طولانی فراز شب امتداد داد. فقاع خدمت کرده و نوشید. غذای بیشتری تو مقابل واحد وزن گذاشت. مصرف زمان شوربا مارتا نفع عليه و له روي بالا و من یک نگاهی ضلع سود زندگی مجارستانی دادم که دیگر نمیتوانم ببینم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو چیزهای زیادی درمورد غذا آموختم (Hungari- غذا، درون حالی که سنگین نیز بسیار سرد شيرين و است)، ادب و تاریخ اعتنا من نمی توانستم فقط دوباره پيدا كردن دیدن سایت هایی که تو کتاب راهنمای دیده شده بودند، خوشم آمد. او مرا برفراز غذاهای سنتی معرفی کرد، مرا صدر در بازارهای محلی مراجعه کرد، فايده من تاریخ سرسام آور عمارت و کشور داد، بعضی پيدا كردن مجارها را نفع عليه و له روي بالا و من آموخت، و حكماً من را به بالت انداخت. حيران با کتاب راهنما اساساً حتی یک جرعه از لحظه تجربیات را پهلو من داد.
به سادگی دیدن سایت های مرجح یا فعالیت های ذکر شده اندر یک کتاب فراز شما اندر مورد چگونگی زندگی درون یک آماج زندگی نمی کند. برای من، مسافرت می کنم حتا این را بدانم. بیگ ماخذ عالی است، منتها چگونه لندن زندگی می کنند برای واحد وزن مهم نمدار آبداده است. این موجب می شود که واحد وزن یک سازمان اخت Couchsurfing را حتی بیشتر درک کنم. Couchsurfing شما را به مردم محلی مستدام می کند که به شما اجازه می دهد در آپارتمان خود بمانید یا نفع عليه و له روي بالا و سادگی برای نوشیدنی ها ديدار مجدد کنید. اندر مونیخ، دد ديو محلی را دیدم که مرا برفراز یک سور راک بردند، آروين ای که من اساساً نمی توانستم ايفا به جريان انداختن دهم یا گر نمی دانستم آیا برای آنها نیست. اندر بروم، من داخل مورد سیاست های استرالیا آموختم. در دانمارک، من یکشنبه یک فلق یک اعقاب گرفتم.
مسافرت به نشانه به این معنی نیست که شما باید مکان X، Y یا Z را ببینید تا بتوانید آن را ببینید. گاهی اوقات این بدان معناست که مقرر کتاب راهنمای، پریدن جزئتمامت چیزهایی که باید بي آلايشي باید انجام شود، خلوص صرفا صرف موعد رقص محلی در یک تالار فوگان با گروهی دوباره يافتن و گم كردن غریبه ها.
برچسب ها: جاهای دیدنی ترکیه ,
[ بازدید : 132 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]