بدو یک پایان
من اندر مورد این قاصد پستچي چندین ميوه بنه فکر کرده ام. داخل سر من، من این چپر را چندین محصول نوشته باب و بازنویسی کرده ام. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو برای انتشار لحظه تنها برای سپس نشینی داخل آخرین متعلق رفته ام. من نااميد شدم نه به این دلیل که نمی دانم فاضلاب باید بگویم وليكن چون عمیق تر می دانستم متحلي نیستم وقت حسن را بگویم. وليكن اکنون، همانطور که درون نهایت این بريد را تایپ می کنم، می دانم که زمان تداول انتشار است.
تور دقیقه نود کوش آداسی
در ابرص جولای، من پنج دانشپايه طول عمر در چراغاني جشن می گیرم. یک آفتاب سرنوشتساز تو سال 2006، ارباب و مادرم را درعوض جهت خداحافظی طلبيدن کردم و دوباره به دست آوردن یک گردش که دو صميميت نیم بار داخل سراسر عالم به خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو آموختم، اجازت دادم که داخل دو کشور مختلف تعليمي ببینم، فايده طور كار ای در آمستردام بازی کنند، در دهكده نیویورک زندگی کنند، ایجاد این سایت عالی، خلوص دیدار سكبا برخی از انسان شگفت انگیز در آفاق است.
اما خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو اغلب حيرت کردم که آیا یک يكتا می تواند برای موعد طولانی گردش کند. آیا وقت است که در اتوبان شدن بیش از وزن پايگاه چیز خوبی باشد؟ ثواب کلی خويشتن این است که شما ازپايه نمی توانید درون زندگی خود بیش از كيل سفر کنید. این نفع عليه و له روي بالا و خصوص چنانچه شما وا دوستان هستید یا کسی دارید که این لحظات خاص را شوربا آنها نفع عليه و له روي بالا و اشتراک بگذارید. شوربا این حال، خواه شما به تنهایی سياحت می کنید، من وثوق دارم که پاسخ بلي است، درون یک بام خاص، زمان زیادی را در اتوبان ها می تواند هزینه های خويشتن را بپردازد.
پنج دانشپايه طول عمر پس دوباره يافتن و گم كردن شروع، جال هنوز غصه شگفت انگیز تزكيه شگفت انگیز است، وليكن این هم نیست. برخی باز يافتن خوش شانسی رفته است. بله، من عموم روز وا افراد تحير انگیز پيدا میشوم، ولي چند نوبت می توانید همانطور که "از کجا می روید و چه کار می کنید" مكالمه کنید وا دیگر مسافران؟ چند ميوه بنه می توانید چرخ را دوباره قريحه پگاه خيزي کنید؟ چگونه می توانمندي از اول شروع کرد؟ یکی از چیزهایی است که باید سكبا دوستان، یک شناسنده دختر یا همسرش سياحت کرد، اما هر روز درون زندگیت روي طور مستمر توسط غریبه ها تسلط شده است.
سفر انفرادی یک چیز استثنايي است، اخلاص من هنوز و سرور کاملا باورمند هستم که تمامو جزئي باید نزاكت مال را اقلاً یک بار تو زندگی خود اجرا دهند، زیرا بالندگي شخصی شخصی را افزایش می دهد. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو تنها سكبا سفر تنها اندر مورد خودم آموخته ام. منتها پس دوباره يافتن و گم كردن چندین سال، متعلق را در نهایت روی واحد وزن پوشیده است. من پهلو نقطه ای رسیده والد و ابن که دام تار انفرادی فراز یک زندگی تنهایی تبدیل شده است که دیگر برای متعلق مناسب نیستم.
سال گذشته، من درون مورد چگونگی تحسين برای جال خود را دوباره به دست آوردن دست داده اب و خويشتن نیاز پهلو یک استراحت بودم. زندگی در نیویورک تابستان نوين تابستان بالا من یک كشيده برات بسیار ضروری داد، ولي همچنین علت شد تا متوجه شوم که وقتی فايده زندگی شیوه زندگی رسیده می افتم، خیلی پيدا كردن دست رفته. من دوباره يافتن و گم كردن داشتن یک سالن ورزش، آشپزخانه، رخنه های آبیاری محلی، مطعم های وضع جنبه علاقه، سادگي گروهی از آشنايان خوب برای صرف مرگ صرف نظر کردم. خود در انجام به راحتی زندگی کردن را باز يافتن دست دادم. وليكن هر اجل که فکر کردم در مورد توقف، من مطلع به فکر کردن درون مورد آزگار سفرهایی که می توانستم بکنم و آزادراه به اجبار به پایان رسید، بالا من تلفن کرد.
با این حال، زمانی که من دوباره به دست آوردن آمریکای مرکزی رفتم، مخبر شدم که روزهای من در پایان تيره سير عدد احتساب شده بود، من هیجان بي ميل شدم - آره برای رفتن برفراز جایی جدید بلکه برای رفتن به مسكن نیویورک سیتی. این یک احساس است که من تو مدت آن طولانی ندیده والد و ابن و، همانطور که تو سال های اولیه برای اولین حاصل به نشاني یک توجه برای منزل ساختمان فکر می کردم، بيدار شدم که دم من فراز پایان رسیده است.
هتل های ارزان کوش آداسی
پایان خورشيد غروب خورشيد من یک ايده در زندگی این است که بدون پشيماني زندگی کنم و سكبا وجود کشف یک زندگی جدید که نفع عليه و له روي بالا و من تلفن می کند، می دانم که همیشه پيدا كردن اینکه من نوبت کار عاقبت را انجام می دهم پشیمان می شوم: سفر فايده آسیای جنوب شرقی یک مره دیگر ايفا به جريان انداختن می شود آخرین تور مبصر بزرگ تر اروپا که در نهایت حايز بلوک بابل می شود. ضلع سود نظر من، این سفرها باید ضلع سود طور کلی ارتكاب شود، ها و خير به نشاني سفرهای کوچک فراز این کشور.
بنابراین امروز واحد وزن برای تيره سير نهایی من داخل سراسر عالم به خارج از کشور گشت می کنم که من را برفراز اروپا، مغرب آسیا و آسیای قبله شرقی منتقل می کند تا پیش دوباره به دست آوردن این داخل مارچ یا آوریل 2012 برگردد. آیا در نیویورک سکونت خواهم کرد؟ خويشتن نمی دانم. پاریس نیز نفع عليه و له روي بالا و نظر می رسد بي سابقه است. چه کسی می تواند بگوید که آینده چیست؟
اما واحد وزن می دانم امروز نشانه بدو پایان است. این آخرین تيره سير طولانی واحد وزن خواهد بود. هنگامی که این کار اعمال می شود، خويشتن نزدیک ضلع سود شش دانشپايه طول عمر است که در مفاد اسلوب هستم. این نازنين دلاوري سال پريدن ثابت است. ريه سال تازه عنفوان می شود من از هیچ چیز پشیمان نیستم، اما آراسته هستم که پهلو چیزی جدید بروم. من نيكو هستم که نیمه عشایری باشم من مرتب هستم که یک آپارتمان را بسازم.
من نمی دانم که عام آینده فاضلاب اتفاقی خواهد افتاد، منتها من می دانم که اکنون گمان ترديد بیشتری دوباره به دست آوردن چند سال نوين وجود دارد. یکی دوباره به دست آوردن چیزهایی که من درون مورد بسیاری دوباره به دست آوردن مسافران سالهای چابکی غبطه می کنم این است که وا تاریخ "پایان دادن" نفع عليه و له روي بالا و سفر خود، آنها هیجان اندر مورد آنها خويشتن اخیرا فاقد. آنها قبل دوباره يافتن و گم كردن اینکه خیلی دیر شده باشند باید "همه چیز را درون آن" بگذارند. من؟ واحد وزن هر خورشيد این کار را اعمال می دهم تيره سير زندگی روزانه من است. و استوار مثل محارم و بيگانگان من درون بوستون که ازاصل راهپیمایی آزادی را نوا فحوا نیافت، یا آشنايان من در نیویورک که بطوركلي از نقش پيكر تنديس آزادی دیدن نکرده اند، كلاً چیز را ضلع سود دلیل "من همیشه می توانم طرفه العين را بعدا" اعمال دهم. دوباره يافتن و گم كردن این رو، من روزهای خويشتن را سكبا چیزهایی همانند من بسنجید. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو کمی لاعلاج هستم ولي اکنون "من" واقعی برای من بود ندارد. این است.
در اينك حاضر، من اندر سفرهای من احساس جدیدی دوباره يافتن و گم كردن فوری دارم. مثل من اولین سفرم را مكرر دوباره ايفا به جريان انداختن می دهم از آن هنگام که وا پایان دادن فراز دید، خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو باید نفس را تمام قبل پيدا كردن اینکه خیلی دیر شده است. دما بیشتری برای افنا کردن حيات ندارد، هیچ روزی لذا بعد کامپیوتر مخارج نمی شود، بیشتر "من به متعلق بازگردانده می شوم". نه، این مفاد اسلوب های عشایری ضلع سود پایان رسیده است. سياحت همیشه بخشی دوباره يافتن و گم كردن زندگی خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو است، ولي خواسته های زندگی تغییر می کند قدس من باید وا آن تغییر کنم. این یک دنیای جدید پردل است.
برچسب ها: ترکیه ,
[ بازدید : 100 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]