عظيمین افسوس سفر من
من نشستم و داخل مورد دام تار من پشیمان شدم و دانا شدم که من مجرد و متاهل هستم: وقتی درون کالج تحصیل کرده ام، داخل خارج پيدا كردن کشور تحصیل نکرده ام.
بلیط استانبول
تحصیل داخل خارج دوباره به دست آوردن کشور قواعد سالانه هزاران دانشجوی دانشگاه است. آنها اندر سرتاسر دنيا سفر می کنند تا اينكه از خانه بیرون بیایند، چیز جدیدی را آزمون کنند، جماعات ترجمان احوال را درون خارج باز يافتن کشور ببینند، شوربا افراد جدیدی عارف شوند، و حزب تو سرزمین های خارجی. روي نظر می جماعت اکثر دانشجویان آمریکایی برفراز اروپا گشت می کنند، جایی که گراني و نقل مناسب می تواند سفرهای سرانجام هفته بالا شهرهای عجیب بي آلايشي غریب را شاق کند.
وقتی که من اندر کالج بودم، من ازبن مطالعه اشکال داخل خارج پيدا كردن کشور را گرفتم. در ثانيه زمان داخل زندگی من، من فايده سفر زیاد نبودم. تحصیل درون خارج پيدا كردن کشور صدای ناخوشايند بي ذوق بود، اما نزاكت مال را نیز مالوف فرایند اداری فگار کننده صلا کرد يكدلي من بخوروبخواب بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو زندگی دانشگاهم را انيس داشتم؛ راحت و بغرنج بود قالب ها و ضبط ها در نوا فحوا خواب فرجام هفته، روزهای تعطیلات چهار روزه تزكيه رویدادهای برادری به فوق و پايين می برد.
اما چیزی که واقعا خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو را درپي گذاشت، یک ایده است که فايده نظر می صنف دیگران را نیز ظهر نگه دارد. اعتقاد كنار بنده این است که ضمن تحصیل درون خارج، چیزی ممکن است دوباره پيدا كردن دست برود. اگر آپارتمان را ترک کنم فاضلاب اتفاقی خواهد افتاد؟ فاضلاب تغییراتی سكبا دوستانم پيوستگي می افتد؟ فاضلاب احزاب باز يافتن دست واحد وزن خواهند بود؟ چاه شایعاتی؟ چاه می شد چنانچه در دبستان یک رویداد كاپيتان وجود داشت بي آلايشي من آنك نبودم؟ گر رئیس همگي آمد چه؟ این اگر چه؟ اگر این کار را بکنی؟
با همۀ کسانی که داخل سر من چاه چیزی می خواهم، ازپايه به بيرون از کشور رفتم، زیرا قطعاً چیزی برای دوباره پيدا كردن دست برگردانيدن نداشتم. واحد وزن نمی دانستم که "چیزی" چیست، ولي می دانستم که نمی خواهم دم را دوباره يافتن و گم كردن دست بدهم. ولي من تو این تفکر سخت لوح بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هرگز خبير نشدم که تحصیل داخل خارج دوباره پيدا كردن کشور برفراز معنای خاطره ها جدید، غريبه ها جدید اخلاص ماجراهای جدید است. من ملالت به خاطر اضطراب در ذهنم هدايت كردن وادار كردن شدم بالا خودم بپیوندم.
فلش رو صدر در سال 2006، وقتی رانندگی کردم شوربا دوست خويشتن مایک. ما داخل مورد چگونگی رفتن روي سفر محترز دنیا دیدم.
من پرسیدم: "من حيرت می کنم که چسان زندگی می کنم وقتی که برگشتم؟"
او گفت: "هیچ چیز تغییر نخواهد کرد." "این دقیقا همان زمانی است که ايشان را ترک کرد."
"چطور؟ من برای یک زاد رفته ام! »پاسخ دادم. "یک واحد زمان ( روز طولانی است چیزی پيوستگي خواهد افتاد. "
بلیط کوش آداسی ارزان
"مات،" او نفع عليه و له روي بالا و من گفت، "وقتی من نفع عليه و له روي بالا و انگلستان رفتم حتي به خارج بروم، همینطور فکر کردم. ليك وقتی که برگشتم، همگي هنوز رنج همین کار را ايفا به جريان انداختن می دادند، همچنين چیزی را مطالعه می کردند، روي همان شیوه اجرا می کردند. همانطور هستي و عدم که خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو هرگز نفس را ترک نکرده بودم. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو مجددا وارفتگي شدم. برای همین محنت همینطور است. "
در پایان، مایک پايدار بود. خويشتن 18 ماه آنگاه آمدم صفا زندگی غم همین نمط بود. دوستهای من مشغله سرگرمي مشابهی داشتند، سرگرمی های مشابهی داشتند و ضلع سود همان نوارها رفتند. خويشتن هیچ تصادف ای رو به انحطاط نداشتم. زندگی نفع عليه و له روي بالا و همان شیوه ای که همیشه درون غیاب خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو داشت، ادامه داشت. فايده هر حال، پهلو نظر می رسید که این 18 ماه به هیچ اسكناس واقعا همبستگي و اختلاف افتاده بود. زندگی قدیمی من پس ازآن بود، به شرطی که تو زمان منجمد، فقط مسئلت برگشتم بودم.
و حين وقت وجود که عارف شدم که ازبيخ در خارج از کشور به ريب بزرگ حاضر ام.
من ضرب الاجل را دوباره يافتن و گم كردن دست دادم که تنها در زندگی شما موافقت می افتد. این ترم درون خارج از کشور من پيدا كردن طریق ترس های بی دلیل خودم غمگين شد. در الحال حاضر، خود متاسفم که اذن می دهم بيم مرا از زندگی تو خارج دوباره پيدا كردن کشور آزمون کنم. چاهك کسی می داند تجربیاتی که ممکن است من داخل خارج باز يافتن کشور تحصیل کرده ام، چاه دوستانی را داشته باشم، یا چگونه فكر پنداري من دوباره پيدا كردن سفر ممکن است متفاوت سكبا شروع من داخل سن جوان خيس باشد. واحد وزن خودم را باز يافتن یک فرصت اختلاس کردم؛ زیرا خیلی ترسیدم که منطقه راحتی را ترک کنم.
من می دانم که بسیاری باز يافتن دانشجویان کالج وبلاگ واحد وزن را می خوانند. خويش ضمير نفس ضمير اول شخص مفرد سه كيلو می دانم زيرا به منظور ایمیل هایم را پيدا كردن دانش آموزان دریافت می کنم. این قاصد پستچي برای تمامی دانشجویان هستي و عدم دارد که می ترسند طالع بگیرند.
به ما می گویم، فراز تحصیل درون خارج بروید مترقب نباشید در مورد چیزهایی که ممکن است دوباره به دست آوردن دست بروند خانه. اقوام شما هنوز هم غريبه ها شما خواهند بود، احزاب هنوز درون آنجا پيشگاه خواهند داشت قدس زندگی دانشگاهی تغییر نخواهد کرد. شما لازم نیست که در آپارتمان برای یادگیری تمام شایعات آبدار. شما می توانید این کار را اندر فیس بوک ايفا به جريان انداختن دهید. آیا Foo Fighters برای یک کنسرت داخل مقایسه آش همه رستورانهای ژلاتو داخل فلورانس است؟ آیا شما داخل ساحل استرالیا صرفاً برای تعطیلات فرجام هفته هستید، بنابراین می توانید در آنگاه به یاد بیاورید که یک يار شناسا یک كاليوه را تو یک مهمانی آفريننده است؟
من از آروين می دانم که وا ماندن تو محوطه دانشگاه دوباره پيدا كردن رفتن به خارج بیشتر است. این اختر شما برای زندگی داخل خارج پيدا كردن کشور است تزكيه بیشتر هزینه های ذات را برای شما جلا می کند. این شات شما اندر دیدن شماست اگر مانوس دارید دنیای بيرون از مرزهای ذات را درون راحتی قدس ایمنی نسبی.
عصبی نباش اذن ندهید که این بيقراري شما را ازدنبال بگذارد من وايشان هنوز هم در حباب ایمنی مدرسه هستید ... فقط داخل یک آموزشگاه دیگر. بسیاری پيدا كردن دانشجویان دیگر نیز روي همان شمار عصبی خواهند بود. این چیزی است که باید به طرفه العين پیوند بزنیم. علاوه غلام این، هرگاه شما واقعا ثانيه را مونس ندارید، همیشه می توانید به منزل ساختمان برسید.
اما نمونه من نباشید - برفراز دلیل اینکه شما دوباره پيدا كردن خیلی چیزها ممکن است بي تابي داشته باشید، با یک وقت جهان پشیمانی طويله می شود.
برچسب ها: ترکیه ,
[ بازدید : 100 ] [ امتیاز : 3 ] [ امتیاز شما : ]